۱۳۸۷ شهریور ۲۵, دوشنبه

اولین گی سکس تعمیرکار زیبا

اولین گی سکس تعمیرکار زیباچند وقتی بود که توی اینترنت دنبال یه تلویزیون پلاسمای جدید می گشتم . تقریبا دو هفته پیش
اما هفته قبل با تعجب متوجه شدم که برادرم اون تلویزیون رو همراه یک دی وی دی پیلر عالی برای تولد بیست و یک سالگیم خریده .این سیستم جدید برای اطاق خوابم که تازه تعمیرش کرده بودم عالی بود .روز بعد به فروشگاه زنگ زدم تا یک وقت برای نصب تلویزیون بگیرم . و بهشون گفتم که شنبه بعد از ظهر بهترین زمان برای من هست . ساعت دوازده ظهر روز شنبه زنگ در به صدا در اومد . درو که باز کردم یه مرد رو دیدم که واقعا زیبا یود . تقریبا بیست و پنج ساله و تمیز اصلاح شده با ماهیچه های شکل داده شده .لباس کار آبی تیره ای که پوشیده بود با چشمای آبیش همخوانی جالبی داشت . بهم گفت : متاسفم که باید بهتون اطلاع بدم که امروز نمی تونم تلویزیون شما رو نصب کنم . شریکم مریض شده و تا دوشنبه نمیاد .بهش گفتم : من میتونم کمکتون کنم . دوست دارم هرچه زودتر تلویزیون جدیدم رو نصب شده روی دیوار ببینم . فکر میکنی بتونیم با هم نصبش کنیم ؟اون جواب داد : من به تنهایی میتونم دیوار رو سوراخ کنم ، اما برای نصب پایه روی دیوار به دو نفر نیاز هست چون تلویزیون خیلی سنگینه .بهش گفتم : مشکلی نیست میتونم بهت کمک کنم بعلاوه نمیتونم تا دوشنبه صبر کنم . فورا جواب داد : خوب اگه شما مشکلی نداری پس اجازه بده لوازم رو از توی ماشین بیارم . بعد از جند لحظه با جعبه ابزار و دریل برگشت .دیواری که میخواستم تلویزیون روش نصب بشه رو نشونش دادم و اون دیوار رو اندازه گرفت و محل نصب رو مشخص کرد و با دریل چهار تا سوراخ روی دیوار ایجاد کرد و من خاک ها رو با جارو تمیز کردم .بعدش با کمک من پایه رو با پیچ به دیوار محکم کرد و تلویزیون رو روی اون نصب کرد . و بهم کمک کرد تا کابلهای دی وی دی پلیر رو به تلویزیون وصل کنم .و شروع به توضیح دادن عملکرد های تلویزیون کرد اما من همش به این فکر می کردم که اون چقدر هات و زیباست . ناگهان ازم پرسید : حواست با منه ؟ من یک دی وی دی لازم دارم تا اتصالات رو امتحان کنم .گفنم : اوه ، اجازه بده یکی بیارم .بعد اون گفت : فکر کنم یه چیزی توی دستگاه هست . همین خوبه .یادم افتاد که فیلمی رو که دیشب تماشا کرده بودم از توی دستگاه در نیاوردم . ناگهان تصویر مردی که زانو زده بود و داشت کیر یه مرد دیگه رو ساک میزد روی صفحه چهل و دو اینچی تلویزیون ظاهر شد .من مثل مجسمه خشک شده بودم .احساس شرمندگی میکردم و سرخ شده بودم . اون هم غافلگیر شده بود . شاید نمی دونست باید چه عکس العملی نشون بده و چی بگه . فقط ایستاده بود و با چشمهای خیره داشت با تعجب نگاه میکرد . حدس زدم اولین باره که یه همچین چیزی رو میبینه .بعد ناگهان گفت : آه ..... فکر کنم ...... مشکلی در اتصالات وجود نداره . صفحه شفاف و تمیزه .... فکر میکنم تصویر کاملا واضحه . تو اینطور فکر نمی کنی ؟ گفتم : درسته . همونطوری که میخواستم هست .مستقیم توی چشام نگاه کرد و گفت : فقط باید چند تا کاغذ رو امضاء کنی و تمامه . بعدش یه قلم و چند تا کاغد از توی جعبه ابزارش در آورد و به من داد و گفت اینجا رو امضاء کن و اگه مشکلی داشتی با این شماره تماس بگیر . لطفا سعی نکن که تلویزیون رو جابجا کنی . باید با یک متخصص برای این کار تماس بگیری . بعدش دوباره نگاهی به صفحه تلویزیون انداخت که دو تا مرد داشتن کیرهای همو ساک میزدن و گفت : رنگها واضح هستند . میتونی رزولیشن رو برای اصلاح رنگ ها با کنترل تنظیم کنی .صدا هم با ریموت تنظیم میشه . و بعد شروع به توضیح دادن حالت های صدای تلویزیون کرد . مردها با لذت ناله میکردند و آب یکی از اونها پاشید توی صورت اون یکی .آب مرده از کیرش جاری شده بود و رفیقش هم باکیر بزرگش جلق میزد . ناله های اونا با صدای استریوی تلویزیون جدیدم واقعا شدید بود . صداهاش واقعا طبیعی بود . با تعجب دیدم که کیرش رو از روی شلوار توی دستش گرفته . فکر کنم کیرش سفت شده بود . بهش گفتم : اوه ، واقعا در مورد فیلم متاسفم ، اگه ناراحتتون میکنه خاموشش کنم . جواب داد : نه جالبه تا حالا چنین فیلمی ندیده بودم . بهش گفتم : فکر نمی کردم بخواهید اونو ببینید . آیا تابحال گی سکس داشتید ؟ بسرعت جواب داد : نه ، نه تاحالا . کیرم کاملا راست شده بود . بهش گفتم : خوب ، یعنی اگه یک مرد دیگه کیرت رو ساک بزنه ، کیرت کاملا راست نمیشه ؟ تابحال در این مورد فکر کردی ؟ جواب داد : نه ، فکر نکردم .بهش گفتم : بیا ، گفتی تابحال امتحانش نکردی . تا امتحانش نکنی نمیفهمی چطوریه . اینجا فقط من و تو توی آپارتمان هستیم . فقط شلوارتو پایین بکش و ببین من چکار میکنم .جواب داد : منظورت اینه که من هیچ کاری نکنم ؟ فقط شلوارم رو دربیارم ؟ بوسیدن نباشه ؟ لازم نیست لمست کنم ؟ جواب دادم : فقط درش بیار و بزار من کارمو بکنم . هیچ نیازی به بوسیدن یا لمس کردن من یا چیز دیگه ای نیست . اون گفت : خوب .... نمی دونم .... فکر میکنم چیزی رو از دست نمی دم .روی لبه ی تخت نشستم در حالی که اون کاملا کنار من ایستاده بود . به آرامی دگمه های لباس کار آبیش رو باز کردم . لباس زیر تنگش ظاهر شد . کیرش متورم شده بود و توی شرت تنگش فشرده شده بود . با لبهام اونو فشار دادم . بوی مردانش رو حس کردم و کیر سفتش رو با لبام احساس کردم . به آرامی شرتش رو درآوردم . کیرش بزرگ بود . حدود بیست سانتی متر و کلفت . خایه هاش پرمو و آویزون بود . اونها رو بو کشیدم و لیسیدم درحالی که با دستم با ملایمت با کیرسفتش بازی می کردم . و سپس شروع به لیسیدن کیرش کردم . پاهای تنومند و ماهیچه ایش رو از هم باز کرده بود . به لیسیدن خایه ها و کیرش ادامه دادم . بعد بارامی کیرش رو مک زدم . کیرش سفتش توی دهنم به بیرئن و داخل سر میخورد . بعد از چند دقیقه تلمبه زدن ، کیرش رو از دهنم بیرون کشید و با یکم جلق زدن آبش جاری شد . صورتم با آبش پوشیده شد . فورا شرتش رو پوشید و دگمه های لباس کارش رو بست و گفت : متشکرم ، عالی بود . الان باید برم . اگر بهم احتیاج داشتی با شمارم
من گفتم : حتما این کار رو میکنم .

۱ نظر:

amir گفت...

من رضا از تهران یک پسر خوشگل کونی زیر 20 سال میخام وضع مالی مناسبی دارم و خوب پول میدم خونه مجردی هم دارم زنگ بزنید خوشحال میشم
09388089857